Displaying posts 1
to 10
of 47.
دوست داشتن بلدم
و گاهی شده
یکی را دو بار دوست داشته باشم
دو نفر را یک جا!
چه کار می شود کرد؟
دوست داشتن بلدم
شمردن بلد نیستم!...
که میترسم دیگر جایی برای جسدم نمانده باشد …
و کهکشان راه شیری
انگار به جهنم ختم میشود گاهی
پلک هایم که سنگین شد
برای همیشه چشم هایم را بستم
و امروز که تو مزه مزه ام کنی
آغوش من دوزخ ابدی ات خواهد شد...
دست و پا زدن بی فایده است
نطفه ی من را ...نفرت ابلیس بست!
تنم مدفون در مرداب زندگی
دهانم زیستگاه عرق سگی
چشمانم بسته بروی هوس...
مثله تیله های کودکی مهربانی را میجویم در زمین های خاکی
امشب با نشاط تر از ستاره هایم
جرعه ای عشق
جرعه ای مهربانی
جرعه ای دلرحمی
جرعه ای دلسوزی
جرعه ای زندگی مثل آدم میخواهم
دردم ایــــن نــیــسـت کــــــــه...
مــعــشـــوق مــن از عشق تـهــی اسـت،
دردم ایــن است کــــــه بــــا دیـدن ایـــــن سردی هــــا...
مـــن چـرا دل بـــســتــم؟!
گـفـتـم : مـن فـقـط ایـنـو مـیـخـوام ...
گـفـتـی : ایـن کـمـه ! بـهـتـر از ایـنـو بـرات گـذاشـتـم کـنـار ...
پـامـو کـوبـیـدم زمـیـن و گـفـتـم : هـمـیـنـو مـیـخـوام ...
گـفـتـی : آخـه نـمـیـشـه ! قـول ِ ایـنـو بـه یـکـی دیـگـه دادم
من به درک
خودت خسته نشدی از دیدن تصویر تکراریه درد کشیدن من؟
مذاهب همان قدر به مرگ نیازمندند که ما به نان.
Please Sign In
or Join for Free
to view the rest of this profile.